سایت طرفدار

متن مرتبط با «داستان» در سایت سایت طرفدار نوشته شده است

گرشاسبی: داستان محرومیت پرسپولیس از نقل و انتقالات را به اینفانتینو خواهیم گفت

  • طرفداری- حمیدرضا گرشاسبی، سرپرست باشگاه پرسپولیس در میهمانی‌ها فوتبالی‌ها برای جیانی اینفانتینو، رئیس فیفا درباره اینکه چه درخواستی از رئیس فیفا کردند، این طور گفت:خلاصه داستان و اتفاقاتی که برای باشگاه پرسپولیس در نقل و انتقالات اتفاق افتاده و محروم شد به اطلاع رئیس فیفا می رسانیم. بالاخره بیش ترین جرائمی که به ناحق بر گردن ما افتاده سپری کردیم. به گزارش ف, ...ادامه مطلب

  • داستان جرج بست؛ اسطوره دهه شصت كه به شصت نرسيد

  • طرفداری- جرج بست درست وقتي كه ١٥ سال سن داشت بوسيله باب بيشرب و جيمی مورفی استعداد ياب هاى منچستر در زمين هاى خاكي بلفاست كشف شد. بيشرب آنگونه تحت تاثير استعداد اين بازيكن قرار گرفته بود كه با سرعت با سر مت باسبی سرمربی تيم  خود تماس گرفت و به او گفت : فكر ميكنم نابغه اي براى تو پيدا كرده ام نسل م, ...ادامه مطلب

  • پسران 66؛ داستان دیده نشده از پشت پرده قهرمانی انگلیس در جام جهانی 1966 (قسمت دوم)

  • طرفداری- در پنجاهمین سالگرد قهرمانی انگلستان در جام جهانی، میان عکس های تاریخی گشتی زدیم تا ماجراجویی انگلستان در جام جهانی 1966 را به تصویر بکشیم؛ صحنه هایی که بدون شک بهترین لحظات تاریخ فوتبال در انگلستان بوده اند. برای مشاهده قسمت اول روی این متن کلیک کنید. بابی چارتون برای یک شلیک به دروازه در جریان آخرین بازی انگلیس در مرحله گروهی که با پیروزی 2-0 همراه بود، به هوا پریده است. نابی استیلز موقع تمرین با تیم لیلشال فرصتی به دست آورده تا نوزاد نو رسیده اش را در روزنامه ببیند. بچه مدرسه ای های لندن، به نظر کمی از تمرین برای مراسم افتتاحیه خسته شده اند. یک هوادار، بیرون از ورزشگاه ومبلی پیش از بازی افتتاحیه بین انگلستان و اروگوئه که با نتیجه 0-0 به پایان رسید. جیمی از بین دو مدافع مکزیکی فرار می کند، یکی را نقش بر زمین کرده و پشت سومین مدافع در جریان پیروزی 2-0 انگلستان برابر مکزیک صاحب توپ شده است. مرد خوش یمن جام جهانی همراه با تیم آلمان غربی در دربی شایر چای بعد از ظهری می نوشد. تیم جام جهانی انگلستان از استدیوی پاینوود دیدن می کند؛ جایی که آن ها شان کانری را ملاقات کردند؛ کسی که دو بار در آنجا در قالب فیلم جیمز باند خوش درخشیده. یول براینر و ویوین ونتورا هم در قاب هستند. بازیکنان انگلیس در جریان تمرین شان در روهمپتون کریکت بازی می کنند. به ترتیب از چپ به راست: بابی چارلتون، تری پین، نابی استیلز، آلن بال، جری براین و پیتر بونتی. آلن بال به هدف آغوش جف هرست به هوا پریده و راجر هانت هم برای شادمانی از پیروزی برابر آرژانتین در یک هوای گرم در مرحله یک چهارم به جمع آن ها پیوسته است. پیروزی انگلستان در برابر پرتغال در مرحله نیمه نهایی عزم شان برای کسب جام قهرمانی را جزم کرد. 2 گل بابی چارلتون سه شیرها را پیش انداخت اما یک گل دیرهنگام از اوزه بیو آقای گل رقابت ها (با 9 گل) اختلاف را به حداقل کاهش داد. بازیکنان انگلستان از یک بازی کریکت درون تیمی پیش از بازی فینال لذت می برند. یک جشن در خیابان لتا نزدیک گودیسون پارک در لیورپول، در روز برگزاری فینال. هواداران در راه ورزشگاه تجمع هواداران اطراف مربی آلمان غربی جایی که بازیکنان پیاده می شوند. گل سینه هایی برای فروش در بیرون از ورزشگاه هواداران در دمبلی  نمایی زیبا از ورزشگاه و هواداران انگلیس بازیکنان وارد , ...ادامه مطلب

  • به مناسبت سالروز پیوستن روی کین به منچستریونایتد؛ داستان یک ایرلندی کله خراب!

  • طرفداری- روی کین - کاپیتان سابق منچستریونایتد - در چنین روزی در سال 1993 به منچستریونایتد پیوست. مبلغ انتقال کین به منچستریونایتد 3/75 میلیون پوند و رکورد گران ترین نقل و انتقال بریتانیا در آن زمان را شکست. 36 ساله بودن برایان رابسون - شماره 7 وقت منچستریونایتد - و مصدومیت های گاه و بی گاه او موجب شد تا سر الکس فرگوسن به فکر تزریق خون جدیدی به خط میانی تیمش بیفتد و بهترین گزینه را در جذب هافبک 22 ساله و ایرلندی ناتینگهام فارست ببیند. روی کین در اولین بازی اش برای منچستریونایتد در اولدترافورد موفق به زدن 2 گل شد و 3 ماه بعد، در دربی شهر منچستر مقابل منچسترسیتی، گل پیروزی بخش شیاطین سرخ را به ثمر رساند تا خیلی زود جای خود را در دل هواداران یونایتد باز کند. در آن دیدار، منچستریونایتد باخت 0-2 را با پیروزی 2-3 عوض کرد. در پایان آن فصل نیز منچستریونایتد قهرمان لیگ برتر انگلستان شد تا موفقیت های "جوجه های فرگی" از آن روز رسماً کلید بخورد.  پس از خداحافظی غیر منتظره و عجیب اریک کانتونا از فوتبال در سن 30 سالگی، روی کین در سال 1997 بازوبند کاپیتانی منچستریونایتد را در اختیار گرفت؛ هرچند مصدومیت طولانی مدت او در آن فصل باعث شد تا اکثر بازی های فصل 1998-1997 را از دست بدهد. مصدومیت او در دیداری بین لیدز یونایتد و منچستریونایتد رخ داد،  جایی که روی کین در صحنه ای برای تکل زدن روی پای بازیکن لیدز اقدام کرد. بازیکنی که تحت تکل زدن کین قرار گرفته بود، الف-اینج هالَند بود. زمانی که روی کین پایش را روی زمین دراز کرد تا تکل بزند، هالند روی پای او ایستاد، زیرا فکر می کرد که کین برای صدمه زدن به او اقدام به تکل زنی کرده است. پس از مصدومیت روی کین در آن صحنه، هالند ادعا کرد که او برای فرار از کارت گرفتن توسط داور بازی، خود را به مصدومیت زده است. آن صحنه شروعی بود برای حادثه ای که 4 سال بعد اتفاق افتاد و در ادامه به آن  خواهیم پرداخت. در سال 1999، مذاکرات برای تمدید قرارداد روی کین با منچستریونایتد به درازا کشید و او ابتدا پیشنهاد حقوق 2 میلیون پوند در سال باشگاهش را رد کرد تا شایعات انتقال او به سری آ ایتالیا قوت بگیرد. با این حال، در نهایت منچستریونایتد با خواسته های مالی کین موفقت کرد و قرارداد این هافبک ایرلندی تا سال 2004 تمدید شد. پس از این تمدید قرارداد، منچستریونایتد قیمت بلیط ه, ...ادامه مطلب

  • گرندپری بریتانیا؛ وضعیت تیم فرمول یک فراری پس از دور اصلی؛ در مجارستان داستان متفاوتی خواهید دید

  • طرفداری- تیم فراری در دهمین مرحله از رقابت های فرمول یک، در گرندپری بریتانیا نیز نتوانست عملکرد خوبی داشته باشد.مسابقه ای که فراری باید آن را فراموش کند. مسابقه پر فراز و نشیب فتل با جریمه 5 ثانیه ای همراه شد و در نهایت به جایگاه نهم رسید. رایکونن بهتر بود، او به خوبی از پرز عبور کرد و پنجم شد؛ اما هرگز توان رقابت با ردبول را نداشت. کیمی رایکونن، پنجم در اولین بخش مسابقه اوضاع فریبنده بود. در برخی نقاط دید بسیار کم بود و من گریپ کمی در تایرهای خیس خود داشتم. اما تلاش کردم با نهایت سرعت به پیش بروم و چند بار از جاده خارج شدم. زمانی که تایرهای مدیوم را استفاده کردیم شرایط کمی بهتر شد، اما کار آسانی نبود. از شروع آخر هفته می دانستیم که مسابقه سختی خواهد بود. امروز ما حد نهایت تلاش خود را به کار بستیم اما قادر به رقابت با نفرات جلویی نبودیم. در این گونه شرایط ما به گریپ و داون فورس بیشتری نیاز داریم، من مطمئنم در مجارستان کار آسان تری خواهیم داشت. مسابقه های بعدی داستان متفاوتی خواهند داشت؛ من انتظار ندارم این مشکلات باقی بماند، مشخصا شما هرگز نمی دانید ولی من توقع دارم به حالت عادی بازگردیم. سباستین فتل، نهم روز سختی بود اما ما به تیم و ماشینمان اعتماد کردیم، بنابراین دلیلی برای وحشت و یا بی زاری از دنیا وجود ندارد. این که گفته شد برای تعویض تایر به پیت لین بیایم تصمیم درستی بود، اما بعد اسپین(چرخش تایر) کمکی نکرد و برتری من از بین رفته بود. جریمه آخر کار داستان متفاوتی رقم زد؛ من از روی عمد فیلیپه را به بیرون نراندم. در واقع من خودم در حال رفتن به لاین بیرونی بودم و از کم بودن گریپ متعجب شدم و با او تنه به تنه شدم. حال باید بفهمیم کجا چیزهایی از دست دادیم. از آخر هفته ای مانند این چیزهای زیادی برای ما قابل یادگیری است. امروز مثل دیگر مسابقه ها در رقابت نبودیم اما حداقل چندین امتیاز به دست آوردیم.  این تنها مسابقه سال بود که نتوانستیم ردبول را در سرعت مسابقه شکست دهیم. اوضاع ممکن است در دو هفته تغییر کند اما این نباید یک بهانه باشد. باید رو به جلو حرکت کنیم و بفهمیم چرا این بار پس رفت داشتیم. مائوریتزیو آریوابنه، مدیر تیم می دانستیم که این پیست سختی برای ماست اما اگر رتبه بالا را می خواهید هیچ "سختی" نباید برای شما وجود داشته باشد. اینجا واحد قدرت بر دیگر فاکتورها, ...ادامه مطلب

  • شاگردی که استاد را به زانو در آورد؛ داستان شکست روی هاجسون!

  • طرفداری- لارس لاگربک یکی از هواخواهان بزرگ فوتبال عملگرایانه و عاری از شور و شعف روی هاجسون است که در اواسط دهه 1970 میلادی به اسکاندیناوی معرفی شد. همان طور که روی هاجسون از تیم ملی انگلیس کناره گیری کرد و بابت این موضوع که خود به دوران استیلای خویش خط پایان کشید، مورد ستایش قرار گرفت، اکنون باید یک نفر دیگر به نقش خود در آن بازی دوشنبه شب بیندیشد. اگر به لارس لاگربک مربی سوئدی تیم ملی ایسلند گوش داده باشید، برای شما آشکار خواهد شد که او تا چه اندازه ای شاگرد هاجسون است یا حداقل، هاجسون همان کسی است که فوتبال عملگرایانه و فاقد شور، شعف و عشق را در اواسط دهه 1970 میلادی به اسکاندیناوی برده است. ایسلند موفق به شکست دادن انگلیس شد آن هم با به کار گرفتن ایده های هاجسون. این است فوتبال زمین خورده و بازنده! هاجسون کاری کرد تا سوئدی ها متقاعد شوند که نباید از سبک فوتبال آلمان یا ایتالیا الگو برداری کنند زیرا آنها مقلدهای ضعیفی هستند. به جای این، وی تأکید داشت تا هنر خود را بر تبدیل «آب به شراب» در مالمو به همگان نشان داده و تیمی را بسازد که بزرگ تر از مجموع آن چیزهایی باشد که اکنون در اختیار دارد. فلسفه ای که بازیکنان محدود شده را به حدی برساند که حتی از آن چیزی که واقعاً هستند، بازدهی بیشتری را بروز بدهند. آنها 2-4-4 بازی می کردند، مدافعانشان به جلوی زمین هم می رفتند، بازیکنان پاس های بلند و هوایی می دادند تا یاران حریف را به طرف دروازه خودشان عقب بکشانند. آنهایی که می گویند انگلیس می تواند کار بدتری انجام داده و لاگربک را برای تکرار موفقیت ایسلند، منصوب نمایند، از شدت عشق، کور شده اند. ما چنین مربی را به مدت 4 سال داشتیم. لاگربک می گوید: من به تکرار خیلی اعتقاد دارم. وی همچنین می افزاید: باب هافتون و روی هاجسون در دهه 1970 میلادی به سوئد آمدند و من واقعاً به آنها نزدیک شدم زیرا آنها چیزهای زیادی را با خود آوردند. هنگامی که در شروع کار مربیگری بودم، باب هافتون به من گفت که لازم است آن چیزهایی را مد نظر قرار داده و می خواهید به دست بیاورید، به طور مداوم با بازیکنانتان تکرار کنید. برای بازیکنانی که انتظارات کمی از آنها می رود، یکی از سبک های مدیریت وی، به آعوش کشیدن است. لاگربک می گوید که روحیه بازیکنانی که تحت هدایت وی هستند، آنها را برای تحمل دستورات دشوارتر آماده م, ...ادامه مطلب

  • داستان جان توشاک؛ سازندگی، اژدهایان جوان و گرت بیل

  • طرفداری- گری اسپید به ولز  سر و شکل داد و کریس کلمن آن را به اوج رساند اما کار، پیش از آن با جان توشاک آغاز شده بود.  حالا در باشگاه ویداد کازابلانکا، قهرمان لیگ مراکش به شمار می رود اما هرگز ولز را از ذهن خود به در نکرده است. بلافاصله پس از پیروزی 2-1 ولز مقابل اسلواکی بود که دیلی میل به سراغ پیرمرد دوست داشتنی و تنومند سابق و زوج کوین کیگان در لیورپول رفت. مردی که بعدها با رئال مادرید به افتخارات بزرگی رسید. بازی داشتم و اینطور شد که نتوانستم بازی ولز را ببینم. اما پسرم، کمرون با من تماس گرفت. او حالا مربی تیم زیر 21 سال سوانزی است. او گفت که چطور ولز خوب بازی کرده و عنان کار را در دست گرفته است. فوق العاده است. باید اعتراف کنم که وقتی استادیوم را با تیمم ترک می کردم، لبخندی بزرگ بر لب داشتم.  نه نفر از چهارده بازیکنانی که کلمن در دیدار مقابل اسلواکی از آن ها استفاده کرد، نخستین بازی خود برای تیم ملی را زیر نظر توشاک انجام داده بودند. مرد بزرگ جثه و با شخصیت ولزی ها که به هرچه یک بازیکن آرزو دارد به عنوان بازیکن رسید، بین سال های 2004 تا 2010 سرمربی ولز بود و همواره ارتباط خود را حفظ کرده است.  با رابی سویج به مشکل بر خورد و هرگز رابطه فوق العاده ای با کریگ بلیمی نداشت. شاگر بیل شنکلی بود و به شیوه مربیان سنتی، لحن صریح و گاه بی رحمانه ای داشت. با وجود اینکه جای حضور در یک تورنمنت معتبر را در کارنامه خود خالی می بیند،  کارهای بسیاری برای تیم ملی کشورش  انجام داد. کارهایی که حتی کریس کلمن نیز می داند بی آن ها، حالا از این شهر به آن شهر فرانسه در حال گشت و گذار و فوتبال نبود. تیم پا به سن گذاشته ای به توشاک رسید. هفت بازیکن از جمله گری اسپید فقید در همان روزهای نخست او بی سر و صدا اعلام بازنشستگی کردند و سویج نیز کمی دیرتر و کمی پر سر و صدا تر. مجبو بود که کار را با تیمی جوان شده آغاز کند. برنامه ای بلند مدت داشتیم.  43 بازیکن جدید در دوره او به کار گرفته شدند که 14 نفر از آن جمع مسافر فرانسه شده اند و قرار است امروز یکی از مهم ترین دیدارهای تاریخ خود را مقابل انگلستان انجام دهند. گرت بیل، ارون رمزی، جو آلن و اشلی ویلیامز؛ 4 نفر از نسل طلایی کنونی اژدهایان ولزی، فوتبال ملی را با توشاک آغاز کرده اند.  برایان فلین مربی تیم زیر 21 سال هم تا همان اندازه شایسته احترام اس, ...ادامه مطلب

  • داستان ادامه دار شلوارهای عجیب سوشا+ عکس

  • طرفداری- سوشا مکانی دروازه بان فصل گذشته تیم پرسپولیس که پس از پشت سر گذاشتن محرومیت عجیبش در اواسط فصل در روزهای پایانی لیگ برتر بازهم شاهد حضورش در درون دروازه سرخ پوشان بودیم در آخرین روزهای فصل گذشته بار دیگر با لباس عجیب خود سوژه ساز شد. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ده خیا، رئال مادرید و یک داستان تکراری

  • طرفداری- طی گزارشی و به نقل از 90min، رسانه های اسپانیایی امروز عنوان کرده اند با گزارش هایی که از باشگاه رئال مادرید به بیرون می رسد ظاهراً این دروازه بان اسپانیایی تا یکی دو روز آینده به رئال مادرید می پیوندد. به نظر می رسد این انتقال برای رئال مادرید 50 میلیون یورو هزینه در بر داشته باشد. خبرگزاری AS گزارش می دهد این انتقال تا 15 ژوئن ( 26 خرداد) پی گرفته می شود و به احتمال زیاد تا همان روز این انتقال انجام گیرد. AS به این موضوع اشاره کرده است که ظاهراً فلورنتینو پرز تابستان گذشته به ده خیا قول داده بود که او را به برنابئو بیاورد ولی به دلایلی که هیچ وقت مشخص نشد مشکل از کدام طرف بود این ترانسفر نهایی نشد. هم اکنون پرز به دلیل قولی که به داوید ده خیا داده است می خواهد او را به هر نحوی شده به رئال مادرید بیاورد. داوید ده خیا شدیداً در پی آن است تا این موضوع سریعاً روشن شود چرا که می خواهد تمام تمرکزش را بر روی تیم ملی قرار دهد. به نظر می رسد مسائل مربوط به پرونده جنسی داوید ده خیا تاثیر زیادی بر روند این انتقال و هم چنین آینده این دروازه بان اسپانیایی که سه سال متوالی هم به عنوان برترین بازیکن منچستر یونایتد معرفی شد، داشته باشد. داوید ده خیا دیروز در مقابل جمهوری چک به میدان رفت و کلین شیت کرد. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • دخیا: دروغ است؛ نمی دانم این داستان ها از کجا می آید

  • داستانِ یک پرونده: وقتی نژادپرستی، دامن بازیکنان تیم ملی آلمان را هم می گیرد

  • اختصاصی طرفداری-  داستان از کجا شروع شد؟ آلمان ها دیوانه فوتبال هستند و حالا در آستانه مهم ترین تورنمنت فصل اروپا، اثرات جام ملت های اروپا را در سرتاسر کشور می توانید مشاهده کنید. شبکه های داخلی برنامه های ویژه ای برای یورو ۲۰۱۶ ترتیب داده اند و تبلیغاتِ یورو، تقریبا تمامی کشور را تحت تاثیر قرار داده است. امروزه بسیاری از اجناس یک سوپرمارکت با لوگوی یورو ۲۰۱۶ در آلمان فروخته می شود و حتی شما می توانید با پیش بینی درست قهرمان یورو، یک ماه به طور رایگان با قطار دویچه بان سفر کنید.(این شرکت در بسیاری از نقاط اروپا فعالیت می کند.) در راستای یورویی شدن تمام کشور، شرکت ایتالیایی "کیندر" دست به ابتکار جالبی زد. کیندر در آلمانی به معنای "بچه ها" است و این شرکت مشهور شکلات، در بسته بندی های مخصوص یورو ۲۰۱۶ خود به جای استفاده از عکس کنونی بازیکنان تیم ملی آلمان، از تصویر کودکی آنها استفاده کرد. تا اینجا همه چیز جذاب به نظر می رسد اما ماجرا وقتی بزرگ می شود که خبر می رسد از گوشه ای از کشور، عده ای به آن اعتراض دارند! داستان از اینجا شروع می شود که صفحه فیسبوک شعبه ای محلی از گروه "پگیدا"، با قرار دادن تصاویر این بسته بندی ها، نسبت به چهره افراد در آن اعتراض می کند. پگیدا، گروهی افراطی است که چند سال قبل توسط لوتس باخمان در شهر درسدن راه اندازی شد. این گروه که در ابتدا با هدف جلوگیری از ورود اسلام به قاره اروپا در شرق آلمان احداث شد، محبوبیت های زیادی بدست آورد و در تظاهرات علیه خارجی ها(به خصوص مسلمانان)، بیش از ۲۵ هزار نفر را در درسدن به خیابان کشید. پگیدا همواره مخالفانش بسیار بیشتر از موافق هایش بوده است اما به خاطر جو حاکم در برخی از شهرهای شرقی آلمان از جمله درسدن، لایپتسیش و ماگدبورگ، مورد توجه قرار گرفت. سیاست دولتِ آلمان در پذیرش بیش از یک میلیون پناهنده به داخل کشور که موجب به هم ریختن جو عمومی و بروز ناامنی در برخی از شهرها شده، نظر بسیاری از مردم را به آرمان های پگیدا نزدیک کرده اما با توجه به رسوایی های نژادپرستی این گروه(از جمله لو رفتن تصویر رهبر این گروه با ظاهر آدولف هیتلر!)، استقبال از راه پیمایی های پگیدا رو به کاهش است، با این حال افراطیون ضد خارجی(و شاید نژادپرست به اهداف خود رسیده اند.) موازی با جنبش پگیدا، حزب سیاسی AfD یا آلترناتیوی برای آلمان، قدرت گرف, ...ادامه مطلب

  • یادداشت وارده؛ داستان یک امپراتوری

  • طـرفداری/احسان آزرمی پرونده فوتبال باشگاهی این فصل هم بسته شد. با فراز و نشیب های همیشگی فوتبال. با سورپرایز ها و خراب کردن پیش بینی های ابتدای فصل، با چهره های جدید و به افتخار رسیده های قدیم. هنوز اکوی " آخرش لستر کم می آورد" شنیده می شود و چندان از زمانی که آلگری با یووه  رده شانزدهمی، 2-1 باخت و گفت نگران چیزی نیستم نمیگذرد. خوشحالی ها برای قهرمانی با برد های 1-0 و نهایت سهمیه ای هم که به دست نیامد، آقای خاصی که آمد برای همیشه بماند و مثل همیشه فقط 3 فصل بود و پله ثانی و شاهزاده بریتانیایی که در انتها فقط "محبوب رسانه ها" تلقی شدند، همه برای همین یک فصل بود. حقا که فوتبال زندگیست... فرود سیب و فراز ققنوس سیب را که می اندازی هوا، می چرخد و می چرخد تا به زمین برسد. دیوانگیست که وقتی سیب در هواست انتخاب کنی که کدام طرف به تو لبخند می زند. مهم نیست که وقتی سیب را به هوا می اندازی تا کجا بالا برود، مهم اینست که در طرفی به پایان رسد که تو را خوشحال کند. داستان من و ما، داستان رئال مادرید، سیبی شد که فرود داشت و ققنوسی بود که اوج گرفت. در کمال ناامیدی، وقتی کسی نمی دانست چرا مربی موفق اخراج می شود و مربی ناموفقی جایگزین می شود، وقتی کسی نمی دانست چرا پیش فصل به جای مرور تمرینات و آماده سازی به قاره پیمایی و بدن سوزی اختصاص یافت، داستان پایان فصل نوشته شد. داستانی که خیلی قرار نبود با واقعیت جور در بیاید. هرچه بود و هرچه شد، سیب رئال مادرید، بدون آنکه ارتفاعی دلپذیر داشته باشد، فرودی خوش داشت. حالا رئال مادرید قهرمان اروپاست. حتی زمانی که در یکی از بدترین فصل هایش به سر می برد، در تورنمنت محبوبش و در خانه اش، قهرمان می شود. در حالی که تیم های دیگر باید منتظر نسل های طلاییشان بمانند تا فاصله را کم کنند، رئال مادرید نه چندان درخشان با معیارهای رئال مادرید، در تورنمنت خودش درخشید. رکوردهایی که پابرجا نماند فصل، فصل سنت شکنی بود. رئال مادرید در هر 5 قهرمانی قبلی، خودش مدافع عنوان قهرمانی را حذف کرده بود. آمار بی نظیر، رکورددار تاریخ اروپا در حذف فینالیست ها. رکورد دیگری هم بود. از 17 بار حضور بایرن مونیخ در نیمه نهایی اروپا، یا بایرن مونیخ قهرمان شده بود یا تیمی که شکستش داده بود. بار هجدهم داستان متفاوت بود. همانند 5 مدافع عنوان قهرمانی قبلی. مقصر رئال مادرید نبود که مداف, ...ادامه مطلب

  • به بهانه تولد استیون جرارد؛ داستان سپیده دمِ رفتن

  • طرفداری- در نخستین روزهای سال 2015 میلادی بود که خبر رسید استیون جرارد کاپیتان لیورپول در پایان فصل قرمزها را ترک می کند و مدتی بعد بود که خبر رسید با لس آنجلس گلکسی به توافق رسیده است. این نوشته در همان روزها به رشته تحریر در آمد و در اعتماد چاپ شد که بازنشر داده می شود.   از این «رویای آمریكایی» هفت سالی است كه می‌گذرد. رویا. همه گزینه‌های روی میز پرزیدنت مركین موفلی، یا همان پیتر سلرز معروف در دكتر استرنجلاو. شاهكار استنلی كوبریك در سال‌های جنگ سرد. وقتی از «نهایتا» ١٠ تا ٢٠ میلیون كشته صحبت می‌شود. وقتی از معدود كسانی كه می‌توانند در عمق زمین پناه دهند، می‌گویند. از خودشان و خانواده‌شان و ١٠ زن به ازای هر مرد. و هر زن، نه یك زن برای ارمغان  آرامش در خانه. نه هر زن كه بهانه‌یی برای افروختن چراغ و آغوشی كه از درد فقدان آنهایی كه چند كیلومتر بالا‌تر خاكستر شدند و باد هر كدام‌شان را به سویی برد، كم كند. كه هر زن یك ماشین تولید مثل. كه هنر و زیبایی‌شناسی جایی بین ِ دو ابر قدرت شروع می‌شود و جایی پشت سیم خاردارها پایان می‌یابد. هفت سال است كه در صفحه ویكی پدیای باشگاه لیورپول نام یك آمریكایی در بالاترین راس هرم به چشم می‌خورد.خبر به همین سادگی بود. خبری كه روز جمعه با آن آغاز شد. خبری كه یك روز را به روزی بد، هفته را به هفته‌یی بد و ماه و سال را به همین ترتیب فراموش‌نشدنی، در بدترین سطح ممكن، خواهد كرد. آقای لیورپول در پایان فصل می رود. خیلی منتظر ِ یك پیشنهاد تمدید ماند. پیشنهاد ارایه شد اما رنگ ِ خواستن نداشت. لقایش دیگر خیلی سنگین بود برای ٣٤ ساله‌یی كه پایش و دنیایش یك سالی می‌شود كه لغزیده است. یك تفاوتی هست بین كاپیتان لیورپول بودن یا كاپیتان هر تیم دیگری و آن مربوط می‌شود به انتظاری ورای بردن. كه متفاوت بودن. او كه بازوبند را از یك بلوند اسكاندیناویایی گرفت و پیش از آن هم تا در خاطرش بود یكی در مكتب منچستر بزرگ شده و اسطوره دیگری را به یاد داشت كه اسطوره بودنش اگرچه جاودان است، اما خاطره‌انگیز‌تر بود وقتی جوان‌تر بود و هنوز دیوانگی‌هایش را مصدومیت‌های نفرین شده ندزدیده بودند، كاپیتانی را دیده بود. او برای ١٠ سال فی‌البداهه در سطحی كه او را قله‌یی برای قیاس ِ كیفیت بدل كرده است، كوه مسوولیت یكی از بزرگ‌ترین باشگاه‌های دنیا را روی شانه‌هایش كشید و كشید و باز هم ك, ...ادامه مطلب

  • داستان ادامه دار گسترشی ها با ستاره جوان خود؛ نقی زاده سرباز می شود

  • طرفداری- به گزارش خبرنگار طرفداری؛ پس از منتفی شدن حضور علیرضا نقی زاده در تیمی دیگر و بازگشت وی به گسترش فولاد، به نظر می رسد داستان این بازیکن با آبی های شهر تبریز همچنان ادامه دارد. با توجه به عدم توافق مالی بین طرفین قرار است فردا مذاکره ای در این مورد بین نقی زاده و گسترشی ها برگزار شود. شنیده ها حاکی از آن است که در صورت عدم توافق، نقی زاده در اندیشه مذاکره با باشگاههایی چون پرسپولیس، سپاهان و ماشین سازی است که با دریافت رضایت نامه اش از گسترش فولاد با وی قرارداد امضا کنند. این در حالی است که در صورت عملی نشدن هیچ یک از این دو اتفاق ذکر شده، نقی زاده که در حال حاضر دانشجو می باشد، قصد دارد از دانشگاه انصراف داده و به عنوان بازیکن سرباز راهی یکی از تیم های نظامی شود. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • داستان جورج بست؛ پنجمین بیتل در بلفاست چشم به جهان گشود

  • طرفداری- 22 می، تولد جورج بست نابغه ایرلندی دنیای فوتبال است. کسی که در سن 59 سالگی درگذشت و اگر امروز در جمع ما حاضر بود، 70 ساله می شد. در شهری که به طور باور نکردنی سرشار از چهره های بزرگ سیاسی، هنری و علمی است، کمتر کسی با کاریزمانی او وجود دارد. 22 می 1946 در شرق شهر تاریخی بلفاست پسری به دنیا آمد که بعدها اسمش تمام مشاهیر این شهر را تحت الشعاع قرار داد. جرج بست، نامی است که در لیست بلند بالای مشاهیر بلفاست جای دارد، کسی که مردم این شهر و مردم ایرلند شمالی او را عاشقانه دوست دارند. وقتی 15 سال داشت استعدادیاب باشگاه منچستریونایتد کلام برای توصیف وی کم آورد و تنها با یک جمله او را به مت بازبی معرفی کرد. تلگراف ارسالی باب بیشاپ به بازبی یک جمله داشت: فکر می کنم برای شما یک نابغه پیدا کرده ام بست هیچ چیزی کم نداشت. فوتبال او ترکیبی از دریبل های ریز، حرکات سرعتی، شوت های دقیق با هر دو پا و شم گلزنی بالا بود. تکنیک ناب او هر مدافعی را شکست می داد و هر دفاعی را ویران می کرد. در همان نوجوانی تیم محلی او به دلیل آنچه " قد کوتاه و اندام لاغر" خوانده شده بود وی را خط زد و بست پس از آن با یونایتد قراردادی را به امضا رساند. 19 سال بیشتر نداشت که به یکی از کلیدی ترین بازیکنان شیاطین سرخ تبدیل شده بود و نقشی کلیدی در تیم بازبی ایفا می کرد. درخشش خیره کننده "مثلث مقدس" شامل جورج بِست دنیس لاو و بابی چارتون، منچسترِ بازبی را به همه چیز رساند و تبدیل به اولین تیم بریتانیایی کرد که در قله فوتبال اروپا قرار می گیرد. گلزنی او در مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا در ورزشگاه دالوژ در حالی که 19 سال داشت باعث شد روزنامه های پرتغالی به او لقب "ال بیتل" بدهند تا در کنار چهره جذاب و شیک پوشی ذاتی اش تبدیل به پنجمین بیتل شود. دوره اوج فوتبال او در دهه شصت، در دورانی قرار گرفت که همه چیز در حال تغییر بود. موزیک و سینما بعد از جنگ جهانی دوم دوباره به روال عادی خود بازگشته بودند و دنیا دوباره به خود سلبریتی های بسیاری می دید. در سینما هیچکاک با Psycho  ترس و خشم را معنا می کرد و سرجیو لیئون با خوب، بد، زشت دنیای کابوی را به نمایش می گذاشت. گروه بیتلز در بریتانیا فرمانروایی می کرد و الویس پرزلی آمریکا را دیوانه خود کرده بود. آن ها به همراه ستارگانی نظیر مارلون براندو، مرلین مورنو، ج, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها